سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقد سینمای هالیوود
  • از اثری معمایی و پیچیده تا فیلمی معمولی و حادثه ای

در واقع این توضیحات مفصل و اشارات متعدد پرفسور لنگدان به نمادها و نشانه های ماسونی و ایلومیناتی است که باعث می شود وی در طول داستان "فرشتگان و شیاطین" بتواند مخاطب را در رصد کردن سمبل های ماسونی برای ردیابی مسیر ایلومیناتی همراه خود گرداند که متاسفانه در فیلم و فیلمنامه با حذف توضیحات و اشارات یاد شده ، تماشاگر در برابر کنش ها و عکس العمل های لنگدان وا مانده و یا حداقل منفعل می ماند. چرا که نمی داند نمادهایی مانند هرم ، چشم ، بیضی و مانند آن از مشخصه های بارز ماسونی و فرقه های وابسته اش مانند ایلومیناتی است. فی المثل در محل نشانه اول یعنی کلیسای سانتاماریا دل پوپو لو ، وقتی بر سر گور مجلل سانتی ( رافائل ) می رسند ، مکان را مملو از نشانه ای ماسونی اعم از بیضی و هرم می یابند و این سوال برای لنگدان و وترا پیش می آید که چگونه هنرمندی مانند برنینی که در استخدام واتیکان بوده ، از نمادهای ماسونی برای تزیین بنای هنری اش بهره جسته و تازه پی می برند که هنرمند گمنام ایلومیناتی که اصلا مسیر این فرقه را با تندیس ها و مجسمه هایش معلوم ساخته ،کسی جز برنینی نیست. از اینجاست که مخاطب کتاب متوجه می شود ، تشکیلات فراماسونی چه نفوذی در همان واتیکان داشته ، بطوریکه دهها "ابلیسک" ( از نمادهای روشن ماسونی) در سرتاسر واتیکان و خصوصا در مقابل مکان های مقدس ( از جمله کلیسای سنت پیترز و در میانه میدان پیاتزا) نصب گردانده است!! اما در فیلم و فیلمنامه ، به دلیل به اصطلاح فاکتور گرفتن فیلمنامه نویسان از توضیحات روشنگرانه فوق ، تماشاگر اساسا از کشفیات مکرر پرفسور لنگدان یا  بحث های او با ویتوریا وترا و یا تاکیدات دوربین بر این گونه نمادها همچون " ابلیسک" چندان سر در نمی آورد.
به همین دلیل است که اگرچه در انتهای ماجرا ، مشخص می شود ، عملیاتی که تحت عنوان ایلومیناتی با ربودن و به قتل رساندن کاردینال های کاندیدای مقام پاپ و سرقت بمب ضد ماده برای زیر و رو کردن  واتیکان همراه شد توسط پیشکار پاپ هدایت می شد اما در کتاب با توضیحات مفصل رابرت لنگدان( که بخشی از آن را بازگفتم)  ، دن براون به گونه ای ظریف قدرت و نفوذ ایلومیناتی و فراماسونری امروز را فراتر از قتل 4 کاردینال و آن عملیات ابلهانه ربودن محفظه حاوی یک چهارم گرم ضد ماده ترسیم می کند.

 او در بخشی از داستان که قاتل در حال جر و بحث با پیشکار و بازرس الیوتی است از فکر لنگدان می نویسد :" ...همه می دانستند که نفوذ کردن در سازمان های جهانی ، نام تجارتی ایلومیناتی بود. آنها در شبکه های اصل بانکداری و هیئت های دولت و ...حضور داشتند. یک بار چرچیل به خبرنگاران گفته بود که اگر جاسوسان انگلیسی به درجه ای که ایلومیناتی ها در پارلمان انگلیس نفوذ کرده بودند ، در میان نازی ها رخنه داشتند ، جنگ جهانی ، یک ماهه به آخر می رسید..."

دو خبرنگار بی بی سی که در کتاب با تماس تلفنی قاتل به محل هر جنایت کشیده می شوند ( ولی در فیلمنامه و فیلم کاملا کنار گذاشته شده اند) ، پس از اینکه نام ایلومیناتی را در تماس تلفنی با قاتل می شنوند ، به اینترنت مراجعه کرده تا اطلاعاتی در این باره بگیرند ، اطلاعات آنها ، نفوذ عجیب و غریب فراماسون ها را در دنیای امروز موکد می گرداند.

آنها ابتدا از اخطار چرچیل و وودرو ویلسن ( رییس جمهوری وقت آمریکا) نسبت به گسترده شدن نفوذ ایلومیناتی صحبت می کنند و سپس به رابطه با نفوذترین و موثرترین شخصیت های تاریخ معاصر با این فرقه ماسونی پی می برند. افرادی مانند سیسیل رودز ( بنیانگذار بورسیه های علمی ) یا بیل کلینتن یا خانواده گرانت در فرانسه و آلومبرادوس از اسپانیا و حتی کارل مارکس ! و بالاخره به بازی رایج و محبوبی  در میان نوجوانان و جوانان آمریکایی می رسند  به نام ایلومیناتی : نظام جدید جهانی ...

فیلم " فرشتگان و شیاطین" با طفره رفتن از ارائه این نوع اطلاعات ، در واقع با افشای نقش پیشکار کامرلنگو در ماجراهای واتیکان ، به یک فیلم معمولی حادثه ای بدل می شود و برعکس کتاب ، دیگر در ذهن مخاطب تداوم نمی یابد. در واقع فیلم با همان جملات کلیشه ای فرمانده راچر در اتاق دربسته پیشکار ، به پایان رسیده  و همه چیز تمام می شود. انگار نه انگار که ایلومیناتی و انجمنی به این نام وجود خارجی داشته است. همه آن کشف راز و رمز مسر ایلومیناتی و حل آن پازل شگفت آور برنینی و میلتون و وقایعی مانند آنها به یک بازی سادیستیک تبدیل می شود که گویی نویسنده قصد داشته مانند کلاه گشادی بر سر مخاطبش بگذارد و بس!

به راستی چرا چنین تفاوت مهم و اساسی  مابین کتاب و فیلمنامه اقتباسی "فرشتگان و شیاطین" دیده می شود که آن را به یک اقتباس غیر وفادارانه تبدیل نموده است؟ آنهم اقتباسی که خود نویسنده داستان برآن نظارت داشته است!

یعنی آیا دن براون نسبت به همه آن اطلاعات حیرت انگیزی که در کتاب مطرح ساخته ، دچار شک و تردید شده است؟ آیا او و دیگر سازندگان فیلم "فرشتگان و شیاطین" از جمله کمپانی تولید کننده ، شرایط کنونی جهان را مساعد بازتاب جهانی تر آن کشفیات و اطلاعات ندانسته اند؟ در سالهایی که کتاب "فرشتگان و شیاطین" نوشته شد و سپس " رمز داوینچی" انتشار یافت و بعد به فیلم برگردانده شد ، چه شرایط و موقعیتی بر عالم حاکم بود که نوشتن چنین داستان ها و ساختن چنان فیلم هایی را لازم می گرداند؟

به نظرم پاسخ این سوالات را به وضوح می توان در همان کتاب و فیلم "رمز داوینچی" جستجو کرد. در صحنه ای که سر لی تیبینگ ، دوست قدیمی پرفسور رابرت لنگدان ، او و سوفی را در کلیسای محل دفن سر اسحاق نیوتن به گروگان گرفته تا رمز آن کریپتکس را باز کرده و به مکان دفن جام مقدس و الواح همراه آن دست پیدا کند تا راز کهن ، افشاء شده و جهان به نسل عیس مسیح ( ع) سپرده شود ، نسلی که خانقاه صهیون از آن مراقبت کرده است ، سر تیبینگ در پاسخ لنگدان که چرا چنین کاری را انجام می دهد ، می گوید که با تغییر هزاره و رفتن از برج حوت به حمل ، قرار بود خانقاه صهیون این راز را افشاء کند اما چنین نکرد. تغییر هزاره و آغاز هزاره سوم از اعتقادات فرقه های هزاره گرای صهیونیستی مانند اوانجلیست ها است که معتقدند در آغاز آن پایان روزها فرا می رسد و با وقوع جنگ آرماگدون ( مابین نیروهای خیر یعنی غرب و قوای شر که از نظر آنان شرق و به خصوص شرق اسلامی تلقی می شود )، زمینه های ظهور حضرت مسیح (ع) از طریق فراگیری کشور اسراییل فراهم می آید.  

در واقع غرب صهیونی ( همچنانکه رهبران و پیش گوهایشان مانند جری فالول ، هال لیندسی ، بیلی گراهام و ...سالها وعده داده بودند ) قرار بود در آغاز هزاره سوم به اصطلاح به نقطه صفر برسد و از همین روی می بایست رازهای پنهان و دیرین آنها برای زمینه سازی حاکمیت جهانی شان ، افشاء گردد. دهها و صدها فیلم در دهه 90 حکایت از همین نگاه و دیدگاه داشت. از همین روی کتاب ها و فیلم هایی مانند هری پاتر و ماتریکس و مگی دو و ارباب حلقه ها و جنگ های ستاره ای و نارنیا و اسپایدرویک و نیروی اهریمنی و رمز داوینچی و فرشتگان و شیاطین و ...نوشته و منتشر و ساخته شدند. امثال جری فالول و هال لیندسی و پت رابرتسون و ...برای پایان روزها ، تاریخ های متعددی عرضه کردند  و بعد از  سال 2001 و حادثه برج های دو قلوی نیویورکی ، تواریخی همچون 2006 و 2007 و 2008 را تعیین کردند ولی به فضل الهی ، چرخ زمان آنچنان که می خواستند پیش نرفت . شاید به همین دلیل فکر کردند ، در واگویی اسرار خانقاه صهیون کمی زیاده روی شده و بسیاری از اسرار مگوی را با دست خود برملا کرده اند.

احتمالا سرند کردن کتاب "فرشتگان و شیاطین" از نکات درشت و افشاگرانه و تبدیلش به فیلمی خنثی و پیش پا افتاده ، با توجه به این رهیافت تازه بوده است. 
 
سعید مستغاثی
به نقل از وبلاگ نویسنده

[ پنج شنبه 89/1/26 ] [ 5:31 عصر ] [ هجوم ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ
آرشیو مطالب
امکانات وب